5.7
4 out of 5 stars
rating
مردم روستای تنگک، ناخدا علو را مسبب مرگ گروهی از صیادان میدانند و علیه او برمی خیزند. ناخدا و خانواده اش زخم خورده و آزرده مجبور به ترک تنگک، می شوند. پس از مرگ ناخدا، پسر نوجوانش، بشیر مصمم است برای ابراز وجود و اثبات لیاقت خود به تنگک برگردد. او به بهانه آوردن گهواره حضرت علی اصغر (ع) برای مراسم عاشورا عازم زادگاه خود می شود و سفری پر مخاطره را آغاز می کند.