4 out of 5 stars
rating
کمال و جمال یک جفت برادر دوقلو هستند که کاملا شبیه هم هستند اما دارای دو نوع روحیه و روحیه متفاوت هستند. یک شب، جمال که دستیار بیمارستان است، جسد بی حس پیرمردی را در خیابانی پیدا می کند. او پیرمرد را به بیمارستان می برد و او را از مرگ نجات می دهد. برادر پیرمرد به همراه وکیلش که مردی خجالتی است به دنبال تصاحب ثروت پیرمرد مانند خانه قدیمی اش هستند. پیرمرد لجوج تصمیم می گیرد برای قدردانی از کمک های جمال، خانه اش را به قیمتی ناچیز به جمال بفروشد. برادر پیرمرد، وکیل او، کمال و همسرش در تلاش هستند تا از این اتفاق جلوگیری کنند یا حداقل سهمی از خانه را به دست آورند. آنها حتی برای رسیدن به هدف خود از یکدیگر کلاهبرداری می کنند.