5
4 out of 5 stars
rating
دو گروه از دانش آموزان یک مدرسه تحت عناوین سهراب و مصیب برای تصاحب دوچرخه ای که به عنوان جایزه امتحانات درنظر گرفته شده، رقابت و کشمکش دارند. اما بعد از این که گروه سهراب با تقلب دوچرخه را تصاحب میکند، گروه مصیب در صدد فاش کردن تقلب آنها و انتقام برمی آیند. در این بین، سعید از گروه سهراب که عارضه قلبی دارد، نیاز به عمل جراحی فوری پیدا می کند. گروه در تلاش تأمین مخارج عمل جراحی قلب سعید، با کمک خسرو، دایی سهراب که در ضمن فراش مدرسه نیز هست، دست به کارهای مختلفی می زنند. آخرین تدبیرشان، سرقت مسلحانه - البته با اسلحه های اسباب بازی - از یک جواهرفروشی است. بچه های گروه رقیب که به تحرکات آنها مشکوک شده اند، هر قدم از عملیات آنها را زیر نظر میگیرند. با شروع اقدام سرقت، پلیس و سپس پدر و مادر بچه ها سر میرسند و نهایتاً پس از پی بردن به تلاش های معصومانه آنها برای نجات همکلاسی شان، به یاری ایشان می شتابند