7
4 out of 5 stars
rating
داستان این مجموعه با ازدواج شیرین، دختر نورالدین شروع میشود که در حین آن داماد ناپدید میشود. در این میان شوهر خواهر نورالدین خانزاده، بهادر خان، به یک معدن طلا دست پیدا میکند و سعی میکند کسی از این قضیه مطلع نشود؛ ولی در ادامه با ورود اهالی روستا از جمله کیوان، سلمان و سیروس به ماجرای معدن، این داستان شکل دیگری به خود میگیرد. تلاش اهالی روستا برای استخراج طلا از معدن، رقابت فریبرز و سلمان برای ازدواج با شیرین، واریز پولی هنگفت از سوی پدر نازنین به حساب نورالدین و ورود آب قنات روستا به معدن در پی انفجار دینامیت از ماجراهایی هستند که داستان اصلی این مجموعه را شکل میدهند.