5
4 out of 5 stars
rating
ملیکه متهم به قاتل شوهرش پس از بیست سال از زندان آزاد می شود. ملیکه که دغدغه دیگری جز پیوستن به دخترش که سال ها در حسرتش بوده نیست، نمی داند که دنیایی پر از دروغ در بیرون در انتظارش است. آنچه در انتظار ملیکه است نه تنها دروغ است، بلکه خانواده کینه توز شوهرش نیز برای انتقام لحظه شماری می کنند. در حالی که ملیکه باید در همان ابتدای زندگی جدید خود مبارزه کند، او بزرگترین نبرد خود را برای ایجاد صمیمیت با دخترش هازال خواهد داشت. اما این اصلا آسان نیست. چون هازال دختر واقعی ملیکه نیست. هازال بلافاصله پس از فهمیدن راز بزرگ دختر ملیکه از هلیا و چنگیز وارد عمل می شود. اینگونه است که او با برین آکسوی و دخترش دورو آکسوی رودررو می شود. برین که فکر می کرد به راحتی می تواند از شر هازال خلاص شود، بسیار در اشتباه بود. برین در حالی که سعی می کند از شر هازال خلاص شود، مرتکب چنین اشتباهی می شود که ملیکه و دورو را به درون حوادث می کشاند. حالا این فقط یک مسئله زمان است که همه دروغ ها برملا شوند Melike, who survived in prison for 20 years for the sake of her daughter, fell into the middle of a big lie when she was released. All the injustices and evil done to her unravel in the face of Melike, who draws her strength from goodness and light.