0
4 out of 5 stars
rating
شهر زمبیلی به صحنهای پرشور تبدیل میشود وقتی مراد برای مرخصی از خدمت سربازی به خانه بازمیگردد. خواهر مراد، فیدان، مدتهاست که بهطور پنهانی عاشق آدم، بهترین دوست مراد، است. خسته از مخفی نگه داشتن رابطهشان، فیدان اصرار دارد که آدم حقیقت را به برادرش بگوید. در همین حال، مراد متوجه میشود که خواستگاری به دیدار اسما، زنی که او عاشقش است، آمده است. او که مصمم است قبل از بازگشت به خدمت سربازی قولی به اسما بدهد، با شرطی از سوی پدر اسما روبرو میشود: مراد باید بالابان، کشتیگیر مشهور کوههای توروس را شکست دهد تا بتواند با دختر او ازدواج کند.فرانجی غدیر، مجرد پرشور شهر و دوست نزدیک مراد و آدم، دلباختهی گلنور، جذابترین دختر روستا است. او پس از دریافت نامهای، نقشهای برای فرار با گلنور میریزد و موذن وحید، مردی خوشقلب و شناختهشده بهخاطر صداقت اخلاقیاش، را با اکراه وارد نقشه خود میکند. در همین حال، دامپزشک طارق که بهتازگی از خدمت سربازی مرخص شده، به دنبال هدفی در زندگیاش میگردد، در حالی که مخفیانه در جستجوی گنج پنهان است.زندگیهای درهمتنیدهی این پنج دوست جداییناپذیر اما متفاوت، مملو از رویاها و نقشههایی است که هیچکدام آنطور که انتظار دارند، پیش نخواهد رفت Zembilli tells the bittersweet and gripping story of the people of a Yoruk town in the foothills of the Taurus Mountains.